گروه فرهنگی قدسآنلاین/فاطمی نسب: ۱۴۰۰ سال پیش «قنسرین» شاهد کاروانی بود که خسته و رنجور و با شترانی بیجهاز به سوی شام حرکت میکرد.
۱۴۰۰ سال پیش شام مملو از آذین بندی مردم جاهل و عمال پولپرست اموی شده بود و قرار بود یزید سکانس آخر نمایش را به خوبی به پایان برساند. قرار بود صدای مظلومیت حسین(ع) در خرابههای شام دفن شود و تاریخ خونهای به ناحق ریخته شده صحرای کربلا را نادیده بگیرد.
اما حالا ۱۴۰۰ سال گذشته است و قدم به قدم خونهای ریخته شده در مسیر کوفه تا شام، محل قدمهای مدافعان حرم اهل بیت (ع) شده است؛ جوشش خون خدا در رگهای اهل حق یا مدافعان حرم شده است که سوریه را از شر دشمنان اهل بیت (ع) پاک میکنند و یا هنرمندانی که پس از ۱۴۰۰ سال ماجرای راهب مسیحی و سر مبارک حضرت را برای سوریه امروز روایت میکنند.
کوروش زارعی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون این روزها مشغول اجرای نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» در حلب سوریه است. نمایشی که وقایع سال ۶۱ هجری و مصائبی را که بر کاروان اهل بیت (ع) رفته است، روایت میکند.موضوع «خورشید از حلب طلوع میکند» روایت مشهور گفتوگوی راهب مسیحی با سر مبارک امام حسین (ع) است و برای اولین بار در همان شهری که این اتفاق رخ داده، اجرا میشود.
در این نمایش که کوروش زارعی آن را کارگردانی میکند، بازیگران مطرح سوری روی صحنه میروند و عوامل و هنرمندان ایرانی مدیریت بخشهای فنی و تکنیکی آن را بر عهده دارند.
«خورشید از حلب طلوع میکند» بر اساس متنی از ابوباسم حیادار اجرا میشود و بزرگترین نمایش تاریخی و مذهبی است که پس از ۷۰ سال در سوریه روی صحنه میرود.
گفتوگوی ما با کوروش زارعی را که اکنون در سوریه مشغول اجرای این نمایش است میخوانید:
شما در مصاحبهای در خصوص این نمایش گفتید هنرمند باید با توجه به جغرافیای فرهنگی هر منطقه حرفش را بزند؛ درخصوص این مهم کمی بیشتر توضیح دهید.
من همواره معتقد بوده و هستم و در گفت و گوهایم گفتهام که هنرمند باید فرزند زمانه خودش باشد؛ بخصوص هنرمند عرصه تئاتر و سینما و هنرهای نمایشی. به این معنی که هنرمند باید نسبت به اتفاقاتی که در جغرافیای فرهنگیاش رخ میدهد -چه در جغرافیای فرهنگی وطنی و چه در جغرافیای فرهنگی منطقهای و بینالمللی- به عنوان یک آدم معترض به اتفاقات و حوادث ناشایست واکنش نشان بدهد. هنرمند نمیتواند در مقابل ظلم و بی عدالتی ساکت باشد.
هنرمند نباید علیه نسلکشی، جنگ و نابود کردن حیات بشری سکوت کند. ما هم سعی کردیم در نمایش «الشمس تشرق من حلب» (خورشید از حلب طلوع میکند) به وقایع تلخ منطقه واکنش نشان بدهیم؛ به کودک کشی هایی که در یمن، سوریه، فلسطین و... صورت میگیرد.
شاید خیلیها بگویند این به جغرافیای ملی شما مربوط نمیشود، پاسخ من این است که ما به عنوان یک انسان باید به هر اتفاق ناخوشایندی که در دنیا صورت میگیرد واکنش نشان بدهیم.
چطور در نمایشی تاریخی به وقایع روز پرداختهاید؟
درست است که این نمایش قصهای تاریخی را روایت میکند اما ما با توجه به ایده جدید کارگردانی و جزئیاتی که در نمایش اضافه کردیم، به اتفاقاتی که اخیراً در سوریه رخ داده واکنش نشان دادیم. داعش به عنوان یک غده سرطانی -که خدا را شکر تقریباً از بین رفته است- ظلمهای زیادی را مرتکب شده است. آنها به همراه آل سعود و صهیونیستهای بیوجدان و انسان کش که سردمدار آنها آمریکای صهیونیستی است، به جان مردم منطقه و جهان افتادهاند و میخواهند جهان بشریت را دچار درگیریهای مختلفی بکنند و هدف غایی شان هم مشخصاً ایران است. آنها میخواهند ایران را که ۴۰ سال است مقابل این زورگویان ایستاده از پا بیندازند و چون زورشان به ما نمیرسد، به جان کشورهای دیگر منطقه افتادهاند که روحیات ضد استکباری دارند.
چه شد که این کار را پذیرفتید؟
وقتی پیشنهاد این نمایش به من شد بعد از مطالعه چندین باره متن، به این رسیدم که متن باید دستخوش تغییراتی شود. سعی کردم اجزایی دراماتولوژی شده به نمایش اضافه کنم و با مقداری حذف و اضافه دیالوگهای آن و تغییر در گریم و موسیقی، نمایش را به همراه یک ایده کارگردانی جذاب روی صحنه ببرم.همچنین سعی کردیم در ابتدا، میانه و انتهای نمایش تصاویری را به نمایش بگذاریم که ارتباطی با وقایع روز سوریه داشته باشد. این تصاویر هم نمایشی بود از ابتدای شکلگیری و استقرار داعش در سوریه و در تصاویر انتهایی هم پیروزی مردم سوریه نشان داده میشد. سعی کردیم در این تصاویر پیوندی میان وقایع تاریخی نمایشنامه و اتفاقات امروز برقرار کنیم.
اگر تکفیریهای آن روز در مقابل اباعبدالله(ع) صفآرایی کردند و امام و اصحابشان را به شهادت رساندند، دواعش امروز هم این جنایتها را بر سر مردم عراق و سوریه آوردند. این موضوع را در تک تک قسمتهای نمایشنامه لحاظ کردیم تا مخاطب به نوعی موقعیت خودش را با آن زمان تطبیق دهد و خودش را در آن فضا تصور کند؛ چرا که اگر ما تنها یک روایت تاریخی از واقعه عاشورا ارائه میدادیم، کار جدیدی نکرده بودیم.
میزان استقبال در سوریه چگونه است؟
فراتر از تصور! شما نمیدانید ایده اجرا در این مکان چقدر جواب داده است و چقدر مردم ارتباط خوبی با این نمایش گرفتهاند. این سبب شده که ما هر شب بیش از هزار نفر مخاطب داشته باشیم که برای اجرای نمایش گرد هم بیایند و عدهای ایستاده و عدهای نشسته کار را دنبال کنند.
به لطف خدا و خود اباعبدالله(ع) ما اجراهای بسیار موفقی را این روزها پشت سر میگذاریم و استقبال مردم حلب واقعاً ما را شگفت زده کرده است، به شکلی که در دانشگاه و در بین مردم عادی آوازه این نمایش پیچیده است و استقبال به شکلی است که هر شب به علت کمبود جا حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر از در سالن اجرا برمی گردند. به هر حال این نمایش در دیری برگزار میشود که در سال ۶۱ اصل ماجرا در آن اتفاق افتاده است.
این استقبال بیشتر از جانب چه کسانی است؟ فقط شیعیان یا گروههای دیگر هم میآیند؟
جالب است که به شما بگویم برادران اهل سنت، مسیحیها، کلیمیها، اسماعیلیها و... همه و همه در کنار یکدیگر مینشینند و این نمایش را میبینند و با آن گریه میکنند. خیلی از آنها به خود من میگویند که عدهای نگذاشتند ما تاریخ را مطالعه کنیم تا با واقعیت عاشورا آشنا شویم. ولی شما امروز آمدید و حقیقت تاریخ را به ما نشان دادید. این حرف من نیست، حرف کشیشها و راهبهای مسیحی و برادران اهل تسنن در سوریه است. خدا را شکر میکنم که این توفیق را به ما داده تا در گوشهای از این جهان هستی، بخشی از حقیقت امام حسین(ع) را برای مردم به نمایش بگذاریم. در واقع ما توانستهایم با این نمایش یک امت واحد از انواع مذاهب و فرقهها را ایجاد کنیم و این تولید مشترک تجربه بسیار خوبی برای دوطرف بود. یک روز معاون وزیر ارشاد سوریه در هنگام اجرا به محل نمایش آمد و گفت ما سالهای سال دنبال این بودیم که بتوانیم با ایران کارهای مشترکی برگزار کنیم. حالا اولین تئاتر مشترک میان ایران و سوریه را برگزار کردهایم و امیدواریم مسئولان فرهنگی ایران و سوریه بتوانند این مسیر را به خوبی ادامه دهند.
این نمایش به زبانهای دیگر هم اجرا خواهد شد؟
بله. برنامهریزی داریم که این اجرا را در کشورهای دیگر نیز به نمایش بگذاریم. احتمالاً مجمع «مهاد» و سازمان «اوج» مشغول رایزنیهایی هستند تا این اجرا در کشورهای دیگر نیز به نمایش گذاشته شود. همچنین برای مردم شریف خوزستان هم این برنامه را اجرا خواهیم کرد. این اتفاقات ان شاءالله در آینده صورت خواهد گرفت.
یک تئاتر برای اینکه مخاطب بینالمللی پیدا کند باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
ببینید تئاتر هنری انسانی است که محتوایش را ارزشهای انسانی تشکیل میدهد، بنابراین کافی است شما مؤلفههای زیبایی شناختی و انسانی را در نظر بگیرید و ایده اجرایی هم به گونهای باشد که مردم کشورهای مختلف با آن ارتباط برقرار کنند، چرا که شما با اثری زنده روبه رو هستید که توسط انسان اجرا میشود، در واقع بر اساس واکنش هایی است که آن انسان هنرمند روی صحنه انجام میدهد و همه عناصر از دیالوگ، میزانسن و... سبب میشود مخاطب متوجه حالات مختلف انسانی بشود. از طرفی ما هر چه در نمایشنامههای بینالمللی تصویرسازی بیشتری کنیم و کمتر از دیالوگ استفاده کنیم، نمایشمان بیشتر برای مردم جهان قابل فهم خواهد بود و در این زمینه احساسات، رفتار و حرکت انسان میتواند پیام نمایش را هرچه بهتر انتقال دهد.
انتهای پیام/
نظر شما